*** دوباره سرما خوردم ***
سلام به همه دوستاي نازم اين چند روز كه من و مامانيم نبوديم در حال سرفه زدن و عطسه كردن بوديم،منم هي مي گفتم - سرفه / عطسه / دماغ ... حالا خودتون جمله بسازيد بفهميد من چي ميگم،آخه من هنوز بلد نيستم جمله بسازم. مامانيم و بقيه كلمه هاي منو كامل مي كنن.!!! بابا مهديم رفته بود تهران پيش عمه هام،منم اولش ناراحت بودم كه ما رو تنها گذاشت، همش تلفن مي گرفتم به مامانيم مي گفتم: بابا منتي... (يعني شماره بابا مهدي رو بگير) وقتي هم باهاش حرف ميزدم مي گفتم : سر... درد... (يعني سرم درد ميكنه) وقتي باباييم اومد برام لباس عيد خريد،كلي ذوق زده شدم،هي مي گفتم: به به ... ...