رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

تولد آشنايي

***خاطرات مهدكودك***

  خيلي عجيبه فرداي روزي كه از مسافرت برگشتيم,رهام با اينكه خيلي خسته بود ولي خودش بلند شد به مامان جونش گفت بريم مهد!!! از اون روز اخلاقش بهتر شده ديگه واسه رفتن مهد  بدخلقي نميكنه.... کلاس پیش بقیه بچه ها میره,باهاشون دوست شده!!!   اولین رنگ آمیزی تو مهد کودک ...
29 مهر 1392

**** پسر حسود من ***

سلام به همه دوستای گلم اومدم یکی دیگه از خاطرات پسر شیطونمو بنویسم.الان 2 هفته ای هست که رهام بدجوری حسود شده!! یعنی داره این خصوصیت اخلاقی رو هم تجربه میکنه!!! حتی به شخصیتهای تلوزیون(مخصوصا اگه بچه باشند) هم حسادت میکنه.اگه ببینه بچه ای داره با ماشین بازی میکنه,زودی میره ماشین خودشو میاره میگه : خودم ماشین دارم (یعنی منم ماشین دارم!!!) اسباب بازیهاشم به هیچکدوم از دوستاش نمیده!!! ولی هر چی باشه,همه کاراش واسه ما شیرینه... منم وقتی شبا واسش داستان تعریف میکنم,قصه رو به جایی می رسونم که بچه های خوب اسباب بازیهاشونو به همدیگه میدن... ...
1 شهريور 1391

*** پسرم می خواد وزنه بردار بشه ***

سلام به همه دوستای خوبم این چند شبه که تب المپیک کل دنیا رو گرفته, تو خونه ما که همش داریم وزنه برداری و کشتی قهرمانان های خوب کشور خودمونو می بینیم,آقا رهام عاشق وزنه برداری شده!!!! هی میگه : مامان ژیلا,کفشامو بپوشم,منم خودم بلند کنم.... میگم چیو : میگه اونو ,بعد تلوزیونو نشون میده...(وزنه ها رو نشون میده),وقتی ما تو خونه میگیم ایول قهرمانهای کشور ایران... نگو رهام حسودی اونا رو میکنه!!!! هی میگه منم خودم اونو بلند کنم!!!!(با شیرین زبونی خودش)   ...
18 مرداد 1391

*** پسر باهوش من ***

سلام به همه دوستای گلم لپ تاپو روشن کردم ,رهام بدو بدو اومد گفتم رهام دست نزنیا.اونم گفت: "نگا" (یعنی فقط نگاه می کنم) نرم افزار فایر فاکس و که باز کردم,تند تند می گفت : "دانلود" " دانلود" (انگار اونم می دونه اینترنت واسه چیه!!!) سر شام بودیم یهویی دیدیم رهام هی می گه "استاندارد" اونم خیلی واضح و بدون غلط.اولش تشویقش کردیم که کلمه به این سختی رو بدون اشتباه داره می گه....             بعدش دیدم هی بطری دوغ رو نشون می ده می گه "استاندارد"!!!! فهمیدیم داره علامت استانداردو نشون میده!!! ...
23 ارديبهشت 1391