***تولد مامان***l
سلام به همه دوستای خوبم
روز تولد مامان رفتیم کیک و شمع و فشفشه خریدیم.البته اینا رو بیشتر واسه من خریدن...
هروقت مامان جونم می گفت فردا تولد مامان ژیلا هستش من می گفتم "نه خیر تولد آقا رهامه...."
خلاصه اونشب به هممون خیلی خوش گذشت...شمع ها رو هم که من فوت کردم!!!
از فرداش تا چند روز هروقت غروب میومدیم خونه خودمون, می گفتم: "بازم بریم تولد بخریم"
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی