رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

تولد آشنايي

*** اتفاق بد ***

1391/10/24 12:09
نویسنده : مامان ژيلا
272 بازدید
اشتراک گذاری


اين سه روز تعطيلي هم تو تبريز برف اومد منم تو حياط رو برفا راه مي رفتم مي گفتم دارم اسكي مي رم!!!

آخرين روز تعطيلي اتفاق خيلي بدي افتاد...


داشتيم نهار مي خورديم،تو تلوزيون فيلم "آروزي بزرگ" ديدم كه پسره خرگوشش تو بغلشش من كه حسود!!! سريع گفتم ميرم از كمدم خرگوشمو بيارم...اينقدر با عجله و محكم در كمد رو كشيدم يه دفعه ديم كمد داره ميفته...من زودي فرار كردم كلي هم جيغ كشيدم فقط يكم سرم باد كرده بود!!!


مامان ژيلا ميگه: رهام خدا تو رو خيلي دوست داره كه چيزيت نشده ،اينم بگم من جديدا كنار مادر جون و مامان ژيلا مي ایستم باهاشون نماز مي خونم....منم خدا رو خيلي شكر ميكنم....كه هوامونو داره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان شايان
24 دی 91 13:01
سلام پسرم شايان تو مسابقه ي تولد 2 سالگي ني ني وبلاگ شركت كرده و منتظر دستاي پر مهر شماست تا 2 تا راي خوشكل بديد منتظريما... زود بيايد .شماره 22 تا دوشنبه فقط وقت داريماينم لينكشhttp://koodakeman91.niniweblog.com/post1099.php
مامان تارا و باربد
24 دی 91 14:50
سلام عزیزم خوبی توی این شب و روزهای سرد آرزو می کنم قلبتون گرم گرم باشه لطفا جای ما هم برید برف بازی
مامان ماهان
25 دی 91 15:20
خدا رحم کرده.شکر خدا که اتفاق خیلی بدی نیفتاده.


آره واقعا
مامان رادمان
26 دی 91 18:15
خدا رو شکر عزیزم بیشتر مواظب خودت باش خدای مهربون رو شکر که هوای همه بچه ها رو داره
مامان امیرمحمد
30 دی 91 7:54
خدا را صد هزار مرتبه شکر که اتفاق بدی نیفتاد... رهام جون خیلی بیشتر از این باید مراقب خودت باشی ... راستی حتما من و امیرمحمد و تو نمازت دعاکن پسر قشنگم ...


حتما خاله جون