رهامرهام، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

تولد آشنايي

***اولين روز مهد كودك***

1392/7/3 19:16
نویسنده : مامان ژيلا
719 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به همه دوستاي خوبم...

تابستون مامانم منو بعضي روز ها مي ذاشت يه مهدكودك نزدیکی خونه خودمون...ولي با باباييم  تصميم گرفتن منو دائم اونم فقط صبح يه شيفت بزارن مهد كودك,چون هر روز مي رفتم خونه مامان جون,اونا هم منو تو يه مهدكودك نزديك خونه مامان جونم ثبت نام كردن.اسم اين مهد كودك "مرواريد" هستش.

اينم عكسم با لباس مهد كودك...

لباس مهد

پانوشت مامان ژيلا:

رهام اصلا دوست نداره بره مهد ,همش گريه مي كنه,صبح به زور لباساشو مي پوشه ميگه دوست ندارم برم مهد....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان امیرمحمد
30 مهر 92 8:00
مهد کودک رفتنت مبارک رهام جون ..... ژیلا جون نگران نباش عادت میکنه ....امیرمحمد هم اوایل اینطوری بود ....
مامان تارا و باربد
5 آبان 92 12:31
عزیزم ماشالا خوشتیپه ها اکثر بچه ها همینجوری اند نگران نباش
مامان اميرسام خان گل
18 آبان 92 14:43
سلام ماماني
مگه چند وقته ميره مهد؟
هنوزم دوست نداره؟
شايد خوابش كمه
اميرسامه من وقتي خوب بخوابه با اشتياق ميره مهد
يه موضوع ديگه هم اينكه زياد به حرفش گوش نديد و به سازش نرقصيد خودش ميفهمه كه بايد بره و كم كم عادت ميكنه


جدیدا یکم بهتر شده ولی بازم نق میزنه...